دوچرخه‌ای که آزادی را حمل می‌کرد

روایت مریم از رکاب‌هایی که نیمه‌راه ماندند من، مریم، همیشه فکر می‌کردم دوچرخه فقط یک وسیله برای رفت‌وآمد نیست، بلکه بلیط کوچکی به سوی آزادی است. قبل از آمدن طالبان، همراه برادرم در کوچه‌های خاکی محله‌مان رکاب می‌زدیم. باد در موهایم و صدای زنجیر دوچرخه برایم مثل موسیقی بود. حتی روزهایی که خسته یا غمگین […]

خانه‌ای با پنجره‌های بسته

روایت لیلا از خیابانی که دیگر او را نمی‌شناسد قبل از آمدن طالبان، من، لیلا، کارمند یک اداره دولتی بودم. معاشم زیاد نبود، اما حس می‌کردم بخشی از جامعه‌ام و سهمی در ساختن آینده دارم. صبح‌ها با اشتیاق لباس کارم را می‌پوشیدم، در مسیر اداره با همکاران شوخی می‌کردم و حس می‌کردم روزم قرار است […]

سایه‌های مدرسه خاموش

روایت سحر از زنگ آخری که هیچ‌وقت به صدا درنیامد وقتی طالبان دوباره به کابل برگشتند، اولین خبری که قلبم را لرزاند، تعطیلی مکتب دخترانه‌ای بود که در آن تدریس می‌کردم. من، سحر، هشت سال از عمرم را در همان چهار دیوار گذرانده بودم؛ جایی که برایم نه فقط محل کار، که خانه دوم و […]

Her Voice Today یک بستر آزاد و مستقل است که صدای زنان را بلند می‌کند و داستان‌های واقعی را به اشتراک می‌گذارد. هدف ما ایجاد یک جامعه آگاه و فراگیر است که در آن هر فرد فرصت شنیده شدن و مشارکت در تغییرات مثبت اجتماعی را داشته باشد.

© ۲۰۲۵ hervoicetoday.com – تمامی حقوق این وب‌سایت محفوظ است.